تهران با اینکه مورد هجوم ساخت و ساز ساختمانهای مدرن امروزی قرار دارد ، امّا هنوز در گوشه و کنار خود بعضی ابنای قدیمی را به همت دوستداران آثار ملی و فرهنگی در خود محفوظ داشته است .بیشترین بناهای تاریخی تهران مربوط به دوره قاجاریه است ، که اگر همه آن بناها تخریب نمی شد امروز تهران در دل خود چنان گنجی را داشت که با توسعه صنعت توریسم می توانست به توصعه اقتصادی کشور کمک شایانی کند .







هر چقدر"7" عددي مقدس و محترم است،"13" عدد نحس و نامباركي تلقي ميشود. ايرانيها براي اينكه اين بديمني را از خود دور كنند از چند صد سال پيش قرار گذاشتند كه اولين روز"13" از سال جديد به دشت و صحرا بروند، سبزههايي را كه در هفتسين گذاشته بودند در آبي بيندازند و آنقدر شادي و جستوخيز كنند تا نحسي روز سيزده از آنها دور شود.
غذاي روز سيزده بهدر شهرهاي مختلف فرق ميكند. در اغلب شهرها، زنان باقاليپلو، آش، كوكو يا كوفته درست ميكنند.معروفترين رسم سيزده بهدر پس از به آب سپردن سبزهها، گره زدن دو سبزه به همديگر است. اين دو سبزه را تمثيلي از پيوند يك زن و مرد جوان ميدانند. به همين دليل مادربزرگها جوانها و بخصوص دختران جوان را به گره زدن سبزهها تشويق ميكنند.دكتر نيكنام دربارة سابقة رسم گره زدن در روز سيزده بهدر ميگويد: برخي از آداب نوروز به آيين زرتشتي بازنميگردد بلكه مربوط به باورهاي مردمان آريايي است كه پيش از زرتشت در سرزمين ايران زندگي ميكردند. طبق يكي از اين باورها، بارندگي به فرشتهاي به نام تِشتر مربوط است كه در آسمانها به صورت اسب سپيدي در حال حركت است و هرگاه با ديوي به نام اَپوش بجنگد و برنده شود، سالي پر از سبزي و خرمي و باران در پيش است. به همين دليل ايرانيان روز سيزدهم فروردين كنار سبزهها و جويبارها ميروند و بهويژه زنان كه نمايندة آناهيتا يعني ايزدآب هستند با نوازش سبزهها و گره زدن آنها حمايت خود را از فرشتة باران نشان ميدهند.
امّا دكتر وكيليان ميگويد: در گذشته جامعة ما جامعة بستهاي بوده است. زن هميشه در خانه بوده و منتظر بوده تا به خواستگارياش بروند. امروزه تغييراتي بهوجود آمده اما در گذشته دختران نميتوانستند همسرشان را خودشان انتخاب كند. بنابراين مهمترين آمال و آرزوهاي هر دختري در گذشته اين بود كه شوهر خوبي بكند يا زودتر به خانة بخت برود. دربارة دخترها اين حرف وجود داشت كه: دختر كه رسيد به "20" بايد نشست و به حالش گريست. اينها جزء فرهنگ ما بوده است. دختر در"16"، "17" سالگي بايد به خانة بخت ميرفت وگرنه ماية ننگ به حساب ميآمد. اينها واقعياتي بود كه وجود داشت. به همين دليل دخترها به امامزاده ميرفتند، سبزه گره ميزدند و سفرههاي نذري پهن ميكردند تا شايد نيروهاي غيبي كمك كنند و شوهري برايشان پيدا شود زيرا دختري كه ازدواج نميكرد جايگاهي در جامعه نداشت.
روز سيزدهم فروردين مانند شب آخرين چهارشنبة سال اهميت ويژهاي دارد. اگر با چهارشنبهسوري به استقبال نوروز ميرويم، با سيزده بهدر نوروزمان را بدرقه ميكنيم. نوروز كه مراسمش محفلي خانوادگي دارد، با دو حركت اجتماعي و عمومي از خانهها به خارج راه مييابد، با دو آيين سنتي كه نشان از همبستگي جمعي دارند.






عمر خيام نيشابوري كه تقويم خورشيدي را تنظيم كرده درباره مهر ماه و جشن مهرگان گفته است: «اين ماه را از آن مهرماه گويند كه مهرباني بود مردمان را بر يكديگر، از هر چه رسيده باشد، از غله و ميوه نصيب باشد، بدهند و بخورند با هم.».
انديشمندان «نوروز» را مظهر پايدار هويت و ناسيوناليسم ايراني خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اش ترديد ندارند؛ زيرا كه در طول تاريخ نيروي عظيم و كارآييهاي فراوان آن را درك كرده اند به نوشته برخي از مورخين بر پايه افسانه ها، سه هزار سال پيش در چنين روزي، جمشيد از كاخ خود در جنوب درياچه اروميه (منطقه باستاني حسنلو) بيرون آمد و عميقاً تحت تأثير آفتاب درخشان، و خرمي و طراوت محيط قرار گرفت و آن روز را «نوروز» ، روز صفا، پاك شدن زمين از بديها و روز سپاسگزاري از خداوند بزرگ ناميد و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال در اين روز آيين ويژهاي برگزار شود- آييني كه هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سياسي واجتماعي مصون مانده است.ترويج آموزشهاي زرتشت- تنها پيامبري كه از ميان آرينها برخاسته- به نوروز جنبه معنويتري بخشيد، زيرا زرتشت بر كردار، گفتار و پندار نيك تأكيد داشت و هر عمل خلاف عدالت را نفي ميكرد و تحولات تاريخ را نتيجه كشمكش بدي و خوبي ميدانست كه سرانجام با شكست قطعي بدي؛ آرامش، صفا، شادي، صميميت و عدالت جهانيان تأمين خواهد شد. نوروز فرصت خوبي براي زدودن افكار بد از روح، پايان دادن به دشمنيها از طريق تجديد ديدارها و نيز شاد كردن دوستان و بستگان، مخصوصاً سالخوردگان با دستبوسي آنان و مبادله هديه بوده استكوروش بزرگ مؤسس امپراتوري ايران كه از مادر، ماد و از پدر، پارس بود نخستين حكمران ايراني بود كه به نوروز جنبه رسمي داد و در سال 534 پيش از ميلاد دستورالعملي براي آن تدوين كرد كه شامل ترفيع نظاميان، ابلاغ انتصابات تازه، سان ديدن از سربازان، عفو مجرمين پشيمان، ايجاد فضاي سبز و پاكسازي محيط زيست- از منازل شخصي گرفته تا اماكن عمومي ـ بود.و بلآخره ...اميراسماعيل ساماني از دودمان ژنرال بهرام مهران (بهرام چوبين، متولد ري) نابغه نظامي ايران كه به تجديد حيات زبان فارسي و فرهنگ ايراني كمك فراوان كرد، در سال 892 ميلادي از رياضيدانهاي خراسان خواست كه تقويم ساساني را دوبارهنويسي كنند تا «نوروز»در ساعت درست هنگام عبور خورشيد از استوا آغاز شود و حلول سال دقيق باشد. اين آرزو سالها بعد توسط «عمرخيام» تحقق يافت و تقويم هجري خورشيدي و لحظه دقيق حلول سال نو تهيه شد .